۱۳۸۸ فروردین ۱۲, چهارشنبه

خدايا رحم كن

خدايا رحم كن
برآنان كه مي ترسند قلمي ، قلم مويي ، ابزاري يا آلاتي به دست بگيرند زيرا گمان مي كنند كه ديگري پيش ازايشان و بهترازايشان عمل كرده است و خويشتن را شايسته ي ورود به قلمرو شگرف علم وهنر نمي دانند.
اما رحم كن
همچنين بر آنان كه قلم ، قلم مو ، ابزار يا آلتي به دست گرفته اند و الهام را به احساسي حقير بدل كرده اند و گمان مي كنند كه از ديگران برترند. زيرا آنان اين قانون ترا نشناخته اند كه مي گويد: هيچ چز مخفي نشده مگر براي آنكه آشكار شود و هيچ چيز پنهان نشده مگر براي آنكه برملا گردد.
خدايا رحم كن
به ما كه در جستجو هستيم و پرواي آن داريم كه شمشيري را كه تو به ما وعده داده اي بگيريم. ما همواره با اين قانون تو نيازمنديم كه مي گويد وقتي شما را فرستادم نه كوله داشتيد و نه خورجين و نه پاي افزار با اين همه ،هيچ چيز كم نداريد.برداشت آزاد از سفر به دشت ستارگان - پائولوکوئيل

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر