۱۳۸۸ فروردین ۳۱, دوشنبه

نامه ابراهام لينکلن به معلم پسرش

به پسرم درس بدهيد
او بايد بداند كه همه مردم عادل و همه آن ها صادق نيستند ،
اما به پسرم بياموزيد،
كه به ازاي هر شياد، انسان صديقي هم وجود دارد .
به او بگوييد ،به ازاي هر سياستمدار خودخواه ، رهبر جوانمردي هم يافت مي شود .
به او بياموزيد ،كه در ازاي هر دشمن ، دوستي هم هست .
مي دانم كه وقت مي گيرد ،اما به او بياموزيد،اگر با كار و زحمت خويش ، يك دلار كاسبي كند بهتر از آن است كه جايي روي زمين پنج دلار بيابد .
به او بياموزيد،كه از باختن پند بگيرد . از پيروز شدن لذت ببرد .
او را از غبطه خوردن بر حذر داريد .
به او نقش و تاثير مهم خنديدن را يادآور شويد .
اگر مي توانيد، به او نقش موثر كتاب در زندگي را آموزش دهيد .
به او بگوييد،تعمق كند ، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقيق شود .
به گل هاي درون باغچه و زنبورها كه در هوا پرواز مي كنند ، دقيق شود .
به پسرم بياموزيد كه در مدرسه بهتر اين است كه مردود شود اما با تقلب به قبولي نرسد.
به پسرم ياد بدهيد،با ملايم ها ، ملايم و با گردن كش ها ، گردن كش باشد .
به او بگوييد،به عقايدش ايمان داشته باشد حتي اگر همه بر خلاف او حرف بزنند .
به پسرم ياد بدهيد،كه همه حرف ها را بشنود و سخني را كه به نظرش درست مي رسد انتخاب كند .
ارزش هاي زندگي را به پسرم آموزش دهيد .
اگر مي توانيد به پسرم ياد بدهيد كه در اوج اندوه تبسم كند .
به او بياموزيد كه از اشك ريختن خجالت نكشد .
به او بياموزيد كه مي تواند براي فكر و شعورش مبلغي تعيين كند ، اما قيمت گذاري براي دل بي معناست .
به او بگوييد،كه تسليم هياهو نشود و اگر خود را بر حق مي داند پاي سخنش بايستد و با تمام قوا بجنگد .
در كار تدريس به پسرم ملايمت به خرج دهيد، اما از او يك نازپرورده نسازيد .
بگذاريد كه او شجاع باشد،به او بياموزيد كه به مردم اعتقاد داشته باشد توقع زيادي است اما ببينيد كه چه مي توانيد بكنيد ،
پسرم كودك كم سال بسيار خوبي است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر